جدول جو
جدول جو

معنی سفید تور - جستجوی لغت در جدول جو

سفید تور
از توابع دهستان بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثَ)
ابن ابی فاخته سعید بن علاقه. تابعی است. اصطلاح تابعی در تاریخ اسلام به فردی گفته می شود که حلقه ارتباطی میان صحابه و مسلمانان قرون بعدی است. آنان با اخلاق، علم و زهد خود، جایگاه خاصی در جامعه اسلامی پیدا کردند و آموزه های پیامبر را با دقت از صحابه اخذ و به نسل های بعد منتقل نمودند. این مفهوم در علم رجال و حدیث نقش تعیین کننده ای دارد.
لغت نامه دهخدا
ورقه سفیدی که شخص آنرا امضا یا مهر میکند و به دیگری میدهد تا او بتواند آنچه را که میخواهد در آن بنویسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفید روح
تصویر سفید روح
سپید روی سیماب ژیوه
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید. درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است. بلندی آن بالغ بر 20 متر میشود و محیط دایره اش تا 3 متر میرسد. پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق
فرهنگ لغت هوشیار
هزارجشان. توضیح: مولف برهان این کلمه را مرادف با خسرو درو نیز آورده و آن اشتباه است زیرا خسرو دارء (کسری دارو) همان خولنجان است و ارتباطی با سپید تاک ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفید پوش
تصویر سفید پوش
کسی که روپوش سفید بر تن کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفید گر
تصویر سفید گر
آنکه ظرفهای مسین را سفید کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفید رو
تصویر سفید رو
زیبا، خوش صورت
فرهنگ لغت هوشیار
اگر کسی به خوب بیند که سفیدروی داشت و دانست که ملک وی است، دلیل که به قدر آن وی را مال و خواسته دنیا حاصل گردد. محمد بن سیرین
اگر سفیدروی بیند چون ابریق و آفتابه و طشت و مانند اینها، آن جمله خدمتکاران باشد. جابرمغربی گوید چراغ پایه و پابزن و تنور، این جمله کدخدای خانه بود و تاویل به خداوند خانه بازگردد و روی گر در خواب خداوند چیزها است.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
مرتعی در جنوب نارنج بن نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی